شطرنج با ماشین قیامت روایتی جذاب از اتفاقات 3 روزه یک دیده بان در شهر جنگ زده ی آبادان . این کتاب هم درست همانند " فیلم قوی سیاه " مدت ها بود که به دستم رسیده بود اما به دلیل اسم عجیبش و افزون بر آن به دلیل طراحی جلدعجیب ترش که هیچ اطلاعات خاصی را به مخاطب از همه جا بی خبر نمیداد ، باعث میشد هر وقت حوس کتاب خواندن به سرم زد ، حداقل از بین کاب ها این کتاب رو انتخاب نکنم !

ادامه مطلب 

اما بلاخره موفق شدم و این کتاب رو خواندم فراتر از آن چیزی بود که قبلا در ذهنم ازش ساخته بودم ولی از طرفی هم ، چون قبل از این کتاب " نامیرا " و " من او " را خوانده بودم طبیعتا توقعم رفته بود بالا و آن طور که آن ها راضیم کرده بودند ،نبود . اما با این حال رمان خوب و قابل ستایشی بود.

این رمان جز معدود رمان هایی است که کلمه ای در مورد عشق و رابطه دو طرفه زن و مرد حرف نزده و با این حال توانسته  مخاطبش را تا آخرین لحظه حفظ کرده و پای کتاب بنشاند ، اتفاقی که حتی در نامیرا هم که یک رمان تاریخی است در فصل هایی از آن می افتد ( که البته خوب است ) اما اینکه این کتاب بدون کمک گرفتن از این حربه جذاب توانسته از مخاطبش همراهی بگیرد خود از نقاط مثبت کتاب و نویسنده است.

رمان شطرنج با ماشین قیامت داستان دیده بانی جوان است که به طور اجباری درگیر کارهایی فراتر از مسئولیت و تخصص خود در طول 3 روز از جنگ می شود که اتفاقاتی که برای او بخاطر قبول این مسئولیت می افتد همراه می شود با یکی از مهمترین عملیات های دوران مجاهدت او تا آن لحظه که با توجه به وظیفه دیده بانی ، او نقش مهم و موثری را باید در این عملیات بازی کند اما این اتفاقات و حواشی ، حادثه هایی را رقم می زند که داستان کتاب را می سازد.

 

این رمان بر مبنای یک اتفاق واقعی نوشته شده است.